دو تیپ سواره نظام بریتانیا در این زمان تقریباً در کنار هم سوار شده بودند، مردان مست از هیجان جنگی و کاملاً از کنترل خارج شده بودند، و اکثر افسران آنها کمی بهتر بودند. آنها به سادگی از صفوف شکسته عبور کردند.
با این حال، برخی از فرانسویها آنقدر شجاع بودند قهوه که با آمدن سواره نظام انگلیسی، بارها و بارها یک سرباز یا افسر انفرادی از صفوف بیرون میپرید و آنها را بهتنهایی هجوم میآورد! یک سرباز فرانسوی عمداً در حالی که با تاخت کامل وارد میدان شد، فرار کرد، در مقابل صف مردان و اسبهایی که به سرعت تاختند.
زانو زد، با خونسردی به سر کمک ایننی اسکیلینگها شلیک کرد و خود فوراً در یک خمیر خونین له شد! اسکادرانهای بریتانیایی، بهشدت بینظم، اما مست از خشم نبرد، و هر مردی که برای «دست واقعی» خود میجنگید، سراسر دره را رد کرد، سوار بر تاج موقعیت فرانسویها رفت، از طریق باتری بزرگ آنجا هجوم برد، رانندگان و اسبها را کشت. و آنقدر باتری را کاملاً خراب کرد که چهل تفنگ از هفتاد اسلحه دیگر هرگز وارد عمل نشد.
برخی از مردان، در هیجان جنگ، به خط دوم فرانسوی ها شبانه رفتند و پس از پایان ماجراجویی دیوانه وار، دفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استان هایی تعریف کردند که چگونه به رانندگان توپخانه فرانسوی، پسران ساده، نشسته بودند و گریه می کردند. اسبها در حالی که تراژدی و هیاهوی مهلئه از کنار آنها گذشت.
برخی از افسران مسنتر تلاش کردند تا مردان خود را جمع کنند و دوباره شکل دهند. و لرد آکسبریج که در این زمان به یاد می آورد که او یک ژنرال فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی سریع , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است و نه یک اژدها، به دنبال “حمایت” خود می گشت، که همانطور که اتفاق افتاد، غافل از وظیفه “حمایت” از هر کس، به تنهایی مشغول جنگیدن بودند. حساب می کردند و با عصبانیت در رده های جلو سوار می شدند.
سپس ضد سکته فرانسوی آمد. باتریهای فرانسوی روی اسکادرانهای ساعت پیروز، اما بینظم بریتانیایی باز شدند. یک تیپ لنسر آنها را به جناح خود زد و آنها را پیچاند. لرد ادوارد سامرست، که فرماندهی بریگاد خانوار را برعهده داشت، از اسب خارج شد و با تقلای ماهرانه، اما نادان، از یک پرچین، جان خود را نجات داد.
سر ویلیام پونسونبی، که فرماندهی بریگاد اتحادیه را بر عهده داشت، سوار سالانه بر اسب خود به حالت سکون در آمده بود. لنسرها او را که درمانده در وسط یک مزرعه شخم زده ایستاده بود، گرفتند و با ده ها ضربه نیزه او را کشتند. تیپ سواره نظام سبک در این زمان از جبهه بریتانیا به سمت پایین حرکت می کرد و بقایای شکسته دو تیپ در پشت اسکادران های ثابت خود پناه گرفتند.